طراحان اصلاح قانون انتخابات به دنبال مشارکت پایین هستند؟ /تابش: نظارت استصوابی زمینه ساز کدورت و دلخوری های سیاسی شده است
تاریخ انتشار: ۴ شهریور ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۵۴۸۷۶۰
بخش هایی از گفتگو با محمدرضا تابش را بخوانید؛
از نظر شما طرح اصلاح حوزههای انتخابیه و افزایش تعداد نمایندگان مجلس به ۳۳۰ نفر، چه نقاط قوت و ضعفی دارد؟
افزایش ۴۰ کرسی نمایندگی مجلس منطبق بر قانون اساسی است و اقدامی خوب که به برخی نابهسامانیها در خصوص حوزههای انتخابیه و خواستههای مردم پاسخ میدهد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به نظر میرسد پیش ثبتنام و حتی ثبتنام در انتخابات هیچ ربط مستقیمی به افزایش تعداد نمایندگان ندارد. یعنی افراد به صورت نامحدود میتوانستند ثبتنام کنند و ظاهرا از این نظر هیچ تفاوتی ندارد که تعداد منتخبین ۲۹۰ یا ۳۳۰ نفر باشند. صراحتا انتقاد شما در خصوص کدام بخش از این قضیه است؟
این طرح در صورت تصویب قاعدتا باید مورد ایراد شورای نگهبان قرار بگیرد. یا اینکه برخی از مواد قانون انتخابات از جمله زمان استعفای داوطلبانی که قانونا باید قبل از ثبتنام استعفا داده باشند، اصلاح گردد و همچنین پیش ثبتنام ملغی شود. چون عدهای بر مبنای قانون جاری انتخابات اقدام به استعفا از مشاغلی کردهاند که قانونا مانع ثبتنام آنها میشود و همین طور عدهای پیش ثبتنام کردهاند. اگر داوطلبی بعد از اصلاح حوزههای انتخابیه بستر را برای کاندیداتوری خودش فراهم ببیند، باید این حق از آنها سلب نشود.
مثلا پردیس از تهران جدا و خودش دارای یک نماینده میشود. شاید یک نفر شانس این را نداشته که در تهران بزرگ رأی بیاورد ولی در پردیس شناخته شده است، آن وقت پیش ثبتنام نکرده و یا از مقام و موقعیت خودش استعفا نداده است. چون تجربه نشان داده که در تهران لیست رأی میآورد و در پردیس این شانس برای او فراهم نبوده است. ولی الآن که پردیس حوزه انتخابیه مستقل و از تهران جدا شده، آن آدم شناخته شده شانس دارد و میتواند وارد فرآیند انتخابات شود.
اگر مبنا را بر قانون جدید بگذاریم، این حق از کسانی سلب میشود که آن وقت بنا بر ملاحظاتی ثبتنام نکردهاند ولی الآن با تغییر قانون میتوانند ثبتنام کنند. پس این مغایر اصل سه قانون اساسی، یعنی تبعیض ناروا است؛ یا اصل ۲۸ که میگوید شرایط مساوی برای احراز مشاغل فراهم کنید.
خیلی از فعالان سیاسی جناحها و گروههای مختلف گفتهاند این قانون انتخابات قانونی نیست که ما به اتکای آن بتوانیم ثبتنام کنیم
ولی اصلاح این ماده میتواند بهانهای فراهم کند برای دو مادهای که اشاره کردم و برخی مواد دیگر که موجب کدورت شده و خیلی از فعالان سیاسی جناحها و گروههای مختلف گفتهاند این قانون انتخابات قانونی نیست که ما به اتکای آن بتوانیم ثبتنام کنیم. میتوانند به این بهانه برخی موادی که مانع حضور افراد شایسته در انتخابات میشود را حذف کنند و بستر را فراهم کنند که انتخابات از رونق بیشتری برخوردار شود.
در صورت امکان برای ما بفرمایید کدام مواد باعث ایجاد کدورت بوده است؟
دخالت شورای نگهبان، نظارت استصوابی و برخی موضوعات دیگر مثل ترکیب هیأت اجرایی و اینکه حتی معتمدین مردم در هیأت اجرایی باید توسط هیأت نظارت تأیید شوند. «معتمدین» در عرف و قانون به معنای افراد موجه و شناخته شده است. چه معنی دارد معتمدینی که میخواهند هیأت اجرایی را تشکیل بدهند باز هم از هیأت نظارت شورای نگهبان تأیید صلاحیت بگیرند؟! اینها را به عنوان نمونه گفتم.
یکی از بهانههای نمایندگان مجلس برای اصلاح سریع قانون انتخابات این بود که به انتخابات امسال برسد و انتخابات مجلس دوازدهم را با قانون جدید برگزار کنند. ولی طرح اصلاح تعداد نمایندگان هنوز به تأیید شورای نگهبان نرسیده است.
هنوز در نوبت بررسی صحن مجلس است. اگر قانون برنامه بیاید که بین آن هیچ طرحی نمیتواند وارد شود. قانون برنامه باید بلاانقطاع تا زمان تصویب مورد بررسی قرار بگیرد و زمانش هم طولانی است و به این انتخابات نمیرسد. اگر با اصرار این قانون را تصویب کردند، با اصل سوم و اصل ۲۸ قانون اساسی مخالف است؛ به اضافه اینکه حقوق مختصره برخی واجدین شرایط را سلب میکند.
برخی اصلاحطلبان معتقدند همه این اقدامات انجام شده تا به یکدست شدن و یا آن چیزی که تعبیر به خالصسازی میشود کمک کند و طراحان اصلاح قانون انتخابات اتفاقا مایل هستند که مشارکت پایین باشد تا این خالص سازی صورت بگیرد. نظر شما در این خصوص چیست؟
افزایش تعداد نمایندگان مبتنی بر قانون اساسی است. الزام و اجبار نیست، ولی در قانون اساسی آمده که هر ۱۰ سال میتواند ۲۰ نفر بر حسب جمعیت به تعداد کرسیهای مجلس اضافه شود. یک بار از ۲۷۰ نفر به ۲۹۰ نفر رساندیم و سالها است که این موضوع متوقف است؛ یعنی ۲۰ سال از آن گذشته و این یک امر قانونی است.
خیلی جاها اختلاف دارند و استانی داریم که مثلا پنج شش شهرستان یک نماینده دارند؛ اگر تفکیک شود کار خوبی است ولی زمانش حالا نیست. زمانش وقتی است که هنوز زمان استعفاها و ثبتنام نشده است. چون زمان پیش ثبتنام گذشته و کسانی که بعد از این قضیه شرایط را مهیا ببینند نمیتوانند ورود کنند، تبعیض است و اگر هم تصویب شود، شورای نگهبان باید آن را رد کند.
بیشتر بخوانید:
۲۷۲۲۰
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1805992منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: مجلس یازدهم نمایندگان مجلس شورای اسلامی رقابت انتخاباتی افزایش تعداد نمایندگان قانون انتخابات نمایندگان مجلس شورای نگهبان قانون اساسی پیش ثبت نام
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۵۴۸۷۶۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چالشها و راهکارهای مشارکت سیاسی آگاهانه
مشارکت سیاسی به صورت شرکت در انتخابات، یکی از بارزترین وجوه کنش سیاسی در جوامع است که به علت تاثیرگذاری گسترده در فرایندهای سیاسی، وضعیت ساخت سیاسی، امنیت، توسعه و رفاه شهروندان بسیار مورد توجه قرار گرفته است. رفتار انتخاباتی یا رای دادن افراد در هر جامعه، تحت تاثیر عوامل متعددی است. در واقع، موقعیتها و شرایط به همراه درک و تحلیل فرد، در نهایت منجر به رفتار یا کنشی میگردد که حاصل آن بروندادی به نام رای به سود شخص، حزب یا جریان سیاسی-فکری خاص است.
ترجیحات و تصمیات افراد بیش از هر چیز، تحت تاثیر ساختها، بافتهای فرهنگی و اجتماعی، شکافهای سنی و جنسی، خصلتهای ملی، نظامهای سیاسی، نظام انتخاباتی متفاوت در جوامع متفاوت است. در جوامع سیاسی پیشرفته در سایه وجود احزاب سیاسی نوعی فرهنگ سیاسی مشارکتی مشاهده میگردد که شهروندان در آن با آگاهی و به صورت عقلانی وارد مشارکت سیاسی و کارزار انتخاباتی میشوند.
در واقع، در این جوامع احزاب سیاسی نقش مهمی در آموزش سیاسی شهروندان و آگاهی بخشی به آنها دارند، در حالیکه در جوامعی مثل ایران که احزاب سیاسی وجود ندارند، فاصله گرفتن از فرهنگ سیاسی مشارکتی و نمود فرهنگ سیاسی تبعی و محدود مشاهده میشود که در این راستا چالشها و آسیبهای زیادی متوجه مشارکت سیاسی شهروندان و به طور کلی توسعه نظام سیاسی میشود.
در این زمینه «محمد آریانپور»، «مرتضی اباذری» و «خلیل بهرامی قصرچمی» در پژوهشی با نام «بررسی چالشها و راهکارهای مشارکت سیاسی آگاهانه در نظام انتخاباتی جمهوری اسلامی ایران» به این مهم توجه کرده و ابعاد مختلف آن را مورد بررسی و واکاوی قرار دادهاند که در ذیل مختصری از آن را میخوانید:
مسایل مشارکت سیاسی (رای دهندگان)
بومیگرایی
یکی از مسائلی که در انتخابات مختلف نمود دارد، این است که شهروندان به این مساله دارند که به کاندیدایی رای بدهند که بومی منطقه آنها است. اگرچه این شاخص را میتوان در شاخص کلی قومیتگرایی بررسی کرد، اما به صورت جداگانه نیز میتوان به آنها پرداخت.
در جوامع دارای احزاب سیاسی، انتخابات صحنه رقابت سیاسی احزاب برای کسب قدرت است و در حقیقت انتخابات پیروزی یک حزب به شمار میرود نه پیروزی اشخاص. برعکس در جوامعی که فرایند توسعه سیاسی کندتر انجام میپذیرد، در جریان انتخابات یکی از شاخصههای مورد قبول عموم، بومی بودن کاندیدا است.
در ایران در برخی انتخابات به ویژه در انتخابات نمایندگی مجلس هنوز هم رفتار انتخاباتی مبتنی بر ارجحیت مسائلی مانند بومیگرایی در برخی نقاط، برای شرکت در انتخابات و رای دادن به کاندیداست و نامزدها در محله و منطقه محل تولد خود، بیشترین آراء را کسب میکننددر ایران در برخی انتخابات به ویژه در انتخابات نمایندگی مجلس هنوز هم رفتار انتخاباتی مبتنی بر ارجحیت مسائلی مانند بومیگرایی در برخی نقاط، برای شرکت در انتخابات و رای دادن به کاندیدا است و نامزدها در محله و منطقه محل تولد خود، بیشترین آراء را کسب میکنند. در این صورت، شاخصههای دیگر نماینده مانند تحصیلات عالیه، سوابق خدماتی و سیاسی، وابستگی حزبی و... تحت الشعاع قرار میگیرد.
قومیتگرایی
در ایران به طور معمول رایدهنده ترجیح میدهد به کسی رای دهد که به لحاظ ایدئولوژی و حزبی و به لحاظ قومی، زبانی و مذهبی به او نزدیک باشد. به عنوان نمونه برخی شهرها از نظر بافت اجتماعی دارای چندین ایل و طوایف مستقل است و بیشتر جمعیت شهر یا استان ترکیبی از ایلات و قبایل مختلف است. این مساله روی انتخابات نیز تاثیر داشته است. به نظر میرسد که تعصبات قومی و قبیلهای در چنین مراکزی به ویژه در انتخابات نمایندگان مجلس تاثیر به سزایی دارد.
کمبود اطلاعات و آگاهی سیاسی
به دلیل فقر اطلاعات در مورد انتخابات و ابعاد آن، رفتارهای معلق در بین رای دهندگان بسیار زیاد است، زیرا فرد نه از حقوق خود در انتخابات آگاه است و نه بازیگران انتخاباتی را میشناسد. همچنین همیشه در تلاش است در لحظات پایانی اطلاعاتی کسب کند. در این شرایط، مکانیسمهایی هستند که با دادن اطلاعات نه چندان صحیح این خلا اطلاعاتی را پر میکنند. گاهی نیز فقط با صرف مهر خوردن شناسنامهها در انتخابات شرکت میکنند و معمولا آراء باطله به صندوق میریزند یا به خیل کسانی میپیوندند که از پا صندوقیها برای رای دادن کمک میخواهند.
مسایل مشارکت سیاسی (کاندیداها)
تعدد ثبت نامکنندگان
یکی از معیارهای آزاد و عادلانه بودن انتخابات به مقررات ناظر بر امکان نامزدشدن افراد در انتخابات برمیگردد. شاید تصور شود که در این زمینه وضعیت مطلوب این است که یک رقابت آزاد و بدون نظارت میان همه متقاضیان شرکت در انتخابات برقرار شود، زیرا در این صورت، حداکثر قدرت انتخاب به رایدهندگان داده میشود و آنها میتوانند از بین طیف گستردهای از افراد و افکار دست به انتخاب بزنند، اما واقعیت این است که قانونگذار همان قدر که باید دغدغه مشارکت و رقابت گسترده و حداکثری را داشته باشد، باید به مشکلاتی که از رهگذر تعداد زیاد داوطلبین گریبانگیر رایدهندگان و نهادهای نظارتی و اجرایی انتخابات میشود، نیز توجه کند.
قانونگذار همان قدر که باید دغدغه مشارکت و رقابت گسترده و حداکثری را داشته باشد، باید به مشکلاتی که از رهگذر تعداد زیاد داوطلبین گریبانگیر رایدهندگان و نهادهای نظارتی و اجرایی انتخابات میشود، نیز توجه کند
احتمال فقدان صداقت در گفتار کاندیداهای انتخاباتی
تمام تلاش کاندیداها این است که نظر رای دهندگان بیشتری را جلب کنند. در کلان شهرها که وسعت جغرافیایی سبب کاهش تعاملات اجتماعی نزدیک و مستقیم شده، تبلیغات ابزار مناسبی برای شناخت کاندیداها است. همچنین تبلیغات به کاندیداها اجازه میدهد خود را به عنوان افرادی مطلوب به گروههای مختلف اقتصادی- اجتماعی معرفی کنند.
نبود فرصتهای برابر برای تبلیغ
یکی از مواردی که باعث میشود مشارکت عاقلانه و منطقی در حوزه نامزدهای انتخاباتی صورت نگیرد این است که بسیاری از افراد شایسته و دارای صلاحیت به دلایل مختلف از جمله دلایل اقتصادی، توان شرکت در انتخابات را ندارند و حتی اگر فرصت مشارکت را بیابند توانایی تبلیغات در برابر رقبای ثروتمند خود را ندارند، چرا که یکی از چالشهای انتخاباتی خریدن رای در مناطقی از کشور است.
همچنین ممکن است نامزدهای انتخاباتی زیادی دارای تمکن مالی باشند ولی صلاحیت و شایستگی احراز این جایگاه را نداشته باشند. بر این مبنا یکی از چالشهای اساسی این است که فرصتهای برابری برای تبلیغات وجود ندارد.
راهکارها:
با توجه به مسایل و چالشهای مطرح شده در انتخابات، راهکارهایی مانند اطلاع رسانی و آموزش سیاسی، جامعهپذیری سیاسی، پاسخگویی دولتمردان و رفع نیازهای مردم، تبیین میانی دینی و گسترش آن در جامعه، ایجاد ضوابطی برای احراز شایستگی کاندیداهای انتخاباتی و معیارهای سختگیرانهتر در مرحله ثبتنام و نظارت دقیق و عادلانه بر تبلیغات پیشنهاد میشود.
همچنین دولتها باید بکوشند با کار فرهنگی و آموزش، زمینه را برای مشارکت سیاسی و انتخاباتی آگاهانه و عقلایی فراهم سازند و با نظارتهای دقیق در انتخابات ملی، توانایی، دانش و بینش، راستگویی و درستکرداری، تجربه، آشنایی به مسائل جهانی، واقع گرایی، استواری و بردباری نامزدها را تحت مدیریت و راستی آزمایی قرار دهند.
منبع: ایرنا
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی